سایت سازبیست تولزکد لوگوهای سه گوشه
اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
مــــذهـــبي - فــــرهنـــــگي


 

 

اخلاق در قرآن (جلد 2: فروع مسائل اخلاقی)
اخلاق نیک و بد در قرآن
Collapse فصل اول: تکبر و استکبار فصل اول: تکبر و استکبار
 
بلای بزرگ در طول تاریخ بشر
 
تکبر در روایات اسلامی
 
تکبر در منطق عقل
 
Collapse نکته ها نکته ها
 
 
1- تعریف و حقیقت تکبر
 
 
2- شاخه های تکبر
 
 
3- تکبر در برابر چه کسی؟
 
 
4- انگیزه های تکبر
 
 
5- ریشه یابی تکبر
 
 
6- آثار و نشانه ها
 
 
Collapse 7- مفاسد و پیامدهای تکبر و استکبار 7- مفاسد و پیامدهای تکبر و استکبار
 
 
 
1- نخستین مفسده آن که از همه خطرناک تر است آلودگی به شرک و کفر است !
 
 
 
2- محروم شدن از علم و دانش
 
 
 
3- تکبر سرچشمه اصلی بسیاری از گناهان است
 
 
 
4- تکبر مایه تنفر و پراکندگی مردم است
 
 
 
5- تکبر سبب از دست دادن امکانات زندگی است
 
 
8- درمان تکبر
 
 
9- آزمایشهای درمانی!
Collapse فصل دوم: تواضع و فروتنی فصل دوم: تواضع و فروتنی
 
تواضع و فروتنی در روایات اسلامی
 
1- تعریف تواضع
 
2- تواضع و کرامت انسان!
Collapse فصل سوم و چهارم: حرص و قناعت فصل سوم و چهارم: حرص و قناعت
 
حرص، آفت بزرگ خوشبختی
 
Collapse حرص و دنیاپرستی در احادیث اسلامی حرص و دنیاپرستی در احادیث اسلامی
 
 
1- تعریف حرص
 
 
2- آثار شوم حرص در زندگی فردی و اجتماعی بشر
 
 
3- غنای درون!
 
 
4- حرص مذموم و ممدوح
 
 
5- طرق درمان «حرص»
 
 
6- رفع یک اشتباه
Collapse فصل پنجم: حب دنیا فصل پنجم: حب دنیا
 
دنیاپرستی در احادیث اسلامی
 
دنیای مطلوب و دنیای مذموم
Collapse فصل ششم: حسد فصل ششم: حسد
 
آتش سوزان حسد
 
نتیجه
 
حسد در روایات اسلامی
 
Collapse چند مساله مهم چند مساله مهم
 
 
1- مفهوم «حسد» و تفاوت آن با «غبطه»
 
 
2- انگیزه های حسد
 
 
3- نشانه های حسد
 
 
4- پیامدها و آثار سوء حسد
 
 
5- مراتب حسد
 
 
6- درمان حسد
 
 
7- نصح و خیرخواهی
Collapse فصل هفتم:غرور و خودبینی فصل هفتم:غرور و خودبینی
 
Collapse 1- مفهوم غرور 1- مفهوم غرور
 
 
غرور در قرآن مجید
 
 
نکوهش غرور در روایات اسلامی
 
2- اسباب غرور
 
3- علایم و نشانه های غرور
 
4- آثار و پیامدهای فردی و اجتماعی غرور
 
5- طرق درمان غرور
Collapse فصل هشتم:آرزوهای دراز! فصل هشتم:آرزوهای دراز!
 
سرچشمه طول امل
 
طول امل در روایات اسلامی
 
Collapse آثار و پیامدهای طول امل آثار و پیامدهای طول امل
 
 
1- طول امل سرچشمه بسیاری از گناهان
 
 
2- طول امل یکی از اسباب مهم قساوت قلب
 
 
3- طول امل سبب نسیان اجل
 
 
4- زندگی پررنج محصول دیگری از طول امل
 
 
5- طول امل و زندگی ذلت بار
 
 
6- محرومیت از نعمتها
 
 
7- طول امل و محروم بودن از درک حقایق
 
 
8- طول امل سبب کفران نعمت است
 
اسباب و انگیزه های طول امل
 
درمان طول امل
 
آرزوهای مثبت و سازنده
Collapse فصل نهم: تعصب و لجاج فصل نهم: تعصب و لجاج
 
برنامه عمومی اقوام منحرف!
 
تعصب و لجاجت در احادیث اسلامی
 
1- مفهوم تعصب و انگیزه های آن
 
2- آثار و پیامدهای منفی تعصب و لجاجت
 
3- تعصب مذموم و ممدوح
 
4- تقلید سازنده و کورکورانه
 
5- طرق درمان
 
6- تسلیم در برابر حق
Collapse فصل دهم و یازدهم:جبن و شجاعت فصل دهم و یازدهم:جبن و شجاعت
 
پیامبران خدا ترسو نیستند
 
جبن و ترس در روایات اسلامی
 
1- ترس معقول و نامعقول
 
2- آثار منفی جبن و ترس در زندگی فردی و اجتماعی
 
3- ریشه های جبن
 
4- طرق درمان و پیشگیری
 
5- آثار شجاعت در زندگی انسانها
Collapse فصل دوازدهم و سیزدهم:خودباختگی و توکل بر خدا اخلاق ,اخلاق در قران,فضایل اخلاق,زذایل اخلاقی,, توسط عباسعلی

گنجينه معارف

 
نامزد اصلح از دیدگاه آیات، روایات، امام خمینی و مقام معظم رهبری
 

 

پیشگفتار

انقلاب اسلامی ایران روایتی دو سویه از مشروعیت و مقبولیت را در گردونه ی نظام سیاسی تعریف می نماید که مشروعیت خاستگاهی الهی دارد و مقبولیت خاستگاهی عرفی و مردمی. در هم تنیدگی مشروعیت و مقبولیت و شیوه ی چینش طولی آن دو، نظام معنایی سیاسی پیچیده و مترقی را فراهم آورده است که در راس ان ولایت فقیه قرار دارد که منشوری از دانایی و دین داری می باشد مردم نیز صاحبان اصلی این نظام هستند که معرکه ی بازار سیاست را وا نهاده و با استمداد از دین آسمانی اسلام، گامی بلند برای ترسیم چرخه «انسان کامل» و «مدینه فاضله» برداشته اند نظامی که در آن مناسبات قدرت و سیاست بازی تو در توی قدرت پرستان نیست بلکه به واقع خدمتی الهی تعبیر می شود تا رقابتی برای خدمت به خلق حاصل گردد که رضایت خلق منجر به رضایت خالق می شود.

در چنین نظامی اهداف بس مقدس و بلندند و راههای رسیدن به اهداف نیز به همین سیاق مشروعیتی انسانی می یابند که انتخابات یکی از این راه هاست. انتخابات تجلی اراده ی مردم در عرصه ی عمومی است که این عرصه تنها با اراده مردم سامان می یابد. در اصل ششم قانون اساسی آمده است «در جمهوری اسلامی ایران؛ امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود…» از این روست که انتخابات از سویی حق مردم و از طرفی تکلیف الهی است که باید آحاد شهروندان نظام اسلامی این تکلیف را به جای آورند. امروز انقلاب اسلامی با شکوه تر از همیشه به راه خویش برای رسیدن به تمدن زرین اسلام در حرکت است و این مردم هستند که با حمایت و انتخاب خویش این اهداف را پی می گیرند. دشمنان نیز هر روز بیشتر از دیروز در تلاشند تا در مسیر این خیزش عظیم تاریخی مانعی بیافرینند اما مردم ما با الهام از آرمان های امام کبیر و تبعیت از رهبری فرزانه انقلاب این طریق مقدس را با شوری فرا تاریخی هر روز طوفنده تر از دیروز می پیمایند.

کتاب پیشروی گامی کوچک از طرف دفتر مطالعات است تا در این حرکت بزرگ نقشی داشته باشد. کتاب حاضر مشتمل بر دو فصل است که در فصل اول به موضوع جنگ روانی، پایمدها و طرح های پی ریزی شده توسط دشمن می پردازد و چگونگی ایجاد شبهه و نهایتاً سلب قدرت تصمیم گیری از مخاطب را بررسی می کند و در فصل دوم که فراز اصلی کتاب است به بررسی نامزد اصلح از دیدگاه آیات و روایات و امام (ره) و رهبری می پردازد و خصوصیات یک نامزد را بررسی می کند امید است که این تحقیق گامی در راستای آرمان های اصیل انقلاب باشد در پایان از محقق ارجمند جناب حجت الاسلام و المسلمین محمد آموزگار نویسنده کتاب کمال تشکر و امتنان را داریم. دفتر مطالعات و پژوهش های مرکز رسیدگی به امور مساجد

مقدمه

قدرت های استعماری جهان برای دستیابی به اهداف پلید خود در به زانو در آوردن ملت ها و دولت های جهان جهت بهره کشی ظالمانه ی خود از هر طریق ممکن که لازم باشد استفاده می نمایند. لذاست که به عنوان نمونه می توان نحوه برخورد آنها را با ایران اسلامی مطرح نمود که در این برخورد علاوه بر بهره برداری از تمام روشهای ممکن از جنگ روانی نیز به عنوان یک روش کارآمد و مهم در تحقق اهداف خود استفاده نمودند که این روش عمده ترین راه کاری است که استعمار در تهاجم خود همان طور که مقام معظم رهبری نیز به آن اشاره و تاکید نمودند از آن استفاده می نمایند که ابزار مورد استفاده در این جنگ عمدتاً تبلیغات می باشد که با استفاده از ابزار مختلف مثل نشریات، کتب، سخنرانی و رسانه های گروهی اعم از داخلی و خارجی در رسیدن به اهداف خود تلاش می کنند.

معذلک قدرت های استعماری یکی از اصولی که در برخوردهای ظالمانه خود با دیگر کشورها به آن توجه کامل داشته و بهره ی لازم را می برند، تبلیغات می باشد تبلیغات در دنیای امروز یعنی «کوشش کم و بیش سیستماتیک که هدف نهایی آن شکل و فرم دادن به عقائد، نگرش، و رفتار مردم در جهتی خاص که مورد نظر مبلغ است، می باشد». پس در جنگ روانی اعتقاد بر این است که عقاید، احساسات گرایشات و تفکرات را تغییر دهیم که تغییر خود باعث تغییر در ساختار شخصیتی و رفتار فرد می شود که این امر بر پایه ی تبلیغات استوار است.

و لکن آنچه لازم به نظر می رسد این است که خود و دیگران را در برابر هر هجوم تبلیغاتی مسموم و مغرضانه ی دشمن استعمارگر واکسینه نماییم چرا که خواه ناخواه در مسیر این امواج مسموم قرار خواهیم گرفت و راه واکسینه نمودن نگرش ها، عقاید و تفکرات، شناخت فرایند تغییر نگرش، شناخت تبلیغات و اهداف آن و شناخت شیوه های جنگ روانی، آشنایی با اثرات جنگ روانی بر افراد یک جامعه و آشنایی با اینکه رفتار متاثر از چه عوامل متعددی است خواهد بود.

در فرهنگ علوم سیاسی کلیت «جنگ» را مبارزه مسلحانه بین کشورها یا مردم یک سرزمین برای رسیدن به هدف های سیاسی و اقتصادی و…تعریف نموده اند با این تعبیر می توان جنگ ها را به جنگ عادلانه، جنگ تجاوزکارانه، استعمارگرانه، توسعه طلبانه و جنگ آزادی خواهانه طبقه بندی کرد.

فصل اول تاریخچه جنگ روانی

در طول تاریخ ملت ها در برخوردهایی که با یکدیگر پیدا می نمودند همواره علاوه بر درگیری های مادی و نظامی از مسائل روانی برای تحت فشار در آوردن طرف مقابل استفاده می نمودند. لذاست که در زمان ظهور اسلام که منافع بسیاری از ظالمان را به خطر انداخته بود از این شیوه توسط دشمنان اسلام، خصوصاً منافقین استفاده به عمل می آمد که در قرآن کریم نیز طبق آیاتی به اذیت و آزار منافقین بر پیامبر اسلام و پیروان آن حضرت اشاره می نماید که می فرماید:

«و إذا لقوا الذین آمنوا قالوا آمنا و إذا خلوا إلی شیاطینهم قالوا إنا معکم إنما نحن مستهزئون؛[1] چون با اهل ایمان برخورند(منافقین) گویند ما ایمان آورده ایم و چون با شیطان های خود خلوت کنند گویند ما باطناً با شمائیم جز اینکه مومنان را استهزاء می کنیم»

و در جای دیگر می فرماید: «و لا تلبسوا الحق بالباطل و تکتموا الحق و أنتم تعلمون»[2]؛ (حق را به باطل مپوشانید تا حقیقت را پنهان سازید و حال آنکه به حقانیت آن واقفید).

و همچنین در خصوص شایعه سازی دشمنان اسلام می فرماید: «لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینه لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها إلا قلیلاً»[3]؛ (اگر منافقین و آنها که در دلهایشان بیماری است و همچنین آنها که اخبار دروغ و شایعاتی بی اساس در مدینه پخش می کنند دست از کار خود بر ندارند تو را بر ضد آنان می شورانیم پس جز مدت کوتاهی نمی توانند در کنار تو در شهر باشند).

همان طور که مشاهده می نمائید منافقان در زمان های بحرانی فعال می شوند و با پخش شایعات دلهره آور جامعه اسلامی را به اضطراب می افکندند. اوج شیطنت آنها در جنگ ها بود پس دشمن را بزرگ جلوه می دادند، خسارات ناشی از جنگ را بزرگ می نمودند و …

و در آیاتی دیگر در مورد فتنه گری منافقان می فرماید: «لو خرجوا فیکم ما زادوکم إلا خبالاً و لأ وضعوا خلالکم یبغونکم الفتنه و فیکم سماعون لهم و الله علیم بالظالمین»[4]؛ (اگر منافقان همراه شما به جنگ بیرون آمده بودند جز فساد (تردید و اضطراب) بر شما نمی افزودند و به سرعت در میان شما رخنه می کردند تا فتنه پدید آورند و در میان شما کسانی تاثیرپذیرند که به سخنان آنان گوش دل می سپارند و خداوند به ستمگران آگاه است).

و همچنین در ادامه آیه می فرماید: «لقد ابتغوا الفتنها من قبل و قلبوا لک الامور حتی جاء الحق و ظهرأ امرالله و هم کارهون»[5]منافقان پیش از این هم دنبال فتنه گری بودند و کارها را برای تو واژگون جلوه می دادند تا آنکه حق آمد و امر خدا آشکار شد و (شما پیروز شدید) در حالی که آنان ناخوش می دانستند».

و بسیاری از موارد دیگر که دشمنان اسلام در اثر گذاشتن بر مردم از آن استفاده می کردند.

و اما در اواخر جنگ جهانی اول نیز تبلیغات به عنوان حربه ای روانشناسانه به خدمت استعمارگران درآمد هدف اساسی این نوع تبلیغ استعمار فکری ملت های ستم دیده ی جهان در مسائل سیاسی و اقتصادی، فرهنگی بوده است و در نتیجه برای توجیح این سیاست افکار عمومی کشورهای خود و دیگر را نیز فریب داده به بی راهه می کشاندند این امر طی جنگ جهانی دوم از چنان اهمیتی برخوردار گشت که طرفین جنگ در به کار بردن آن برای رسیدن به هدف های خود به رقابت با یکدیگر برخاستند و این تلاش جنگ روانی و یا جنگ اعصاب نامیده شد. به این ترتیب بعد از این دوره اهمیت جنگ روانی به اندازه ی جنگ مسلحانه و حتی در مواردی بیش از آن گردید به طوری که جنگ مسلحانه در خدمت جنگ روانی در آمد. در جهان امروز جنگ روانی جزئی از فعالیت های سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی کشورهای استکباری است. که تحت پوشش سازمان های اطلاعاتی در سطح ملی و بین المللی دارای کارکردهای گوناگون است. برای مثال بنگاه مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) در حال حاضر با استفاده از شیوه های روانی کنترل افکار عمومی آمریکا و سایر نقاط جهان را در دست دارد که یکی از فعالیت های مهم سیا در کشورهای مختلف اثر گذاشتن در به اختیار گرفتن مطبوعات به خصوص روزنامه می باشد. در جریان مطبوعات داخلی کشورمان نیز، مقام رهبری «به پایگاه دشمن بودن آنها» اشاره نمودند و عملکرد آنها بدین صورت است که نظام استکباری با ایجاد روزنامه ها و یا نفوذ در روزنامه های کشورهای مزبور، اخبار را طوری منعکس می کنند که هدفش بی اعتبار کردن دولت و ایجاد نفاق بین مردم و در نهایت رسیدن به اهداف طراحی شده خودشان می باشد.

تبلیغات

از آنجایی که اساس جنگ روانی بر تبلیغات استوار است و این واژه در تعریف جنگ روانی نیز به کارآمده است از این رو به بحث پیرامون مفهوم تبلیغات اشاره ای می نمائیم.

تبلیغات دارای ریشه لاتین بوده و معنی آن پخش کردن،

منتشر ساختن و چیزی را شناساندن است. امروزه تبلیغات به معنای تاثیرگذار بر عقاید دیگران تعریف می شود و هدف از آن فراهم ساختن موجبات پیوستن بیشترین شمار ممکن از افراد به یک ایدئولوژی یا نظام سیاسی یا یک حزب و جریان است و همچنین واداشتن آنان به احراز تعهدی فعال می باشد.

روانشناسی تبلیغات

روانشناسی تبلیغات، در پی تغییر نگرش و باورهای افراد بوده؛ که مبلغ می خواهد نگرش ها، باورها و افکار افراد را از آن خودش نماید ولی آنچه که واقعاً تغییر می کند نگرش افراد است لذاست که مبلغ برای رسیدن به هدف باید مراحلی طی نماید که به آن اشاره می گردد:

۱ ـ شناخت ماهیت انسان

۲ ـ ویژگی های شناختی افراد مورد نظر

۳ ـ ویژگی های عاطفی افراد مورد نظر

۴ ـ ویژگی های هیجانی

۵ ـ ساختار فردی افرادی که قرار است بر روی آنان تاثیر گذاشته شود.

۶ ـ انگیزه افراد، وابستگی و دلبستگی آنها، امیال و آرزوهای آنها

7 ـ ساختار رفتار فرد

۸ ـ تغییر در نگرش، باور، ایدئولوژی و فلسفه فرد

۹ ـ و اگر توانستیم در نگرش فرد تغییری حاصل کنیم نتیجه این تغییر، تغییر رفتار فرد خواهد بود.

تاکتیک های تبلیغاتی

بهترین راه برای یافتن راهکارهای تبلیغاتی بررسی قواعدی است که مبلغ های موفق از آنها استفاده می نمایند که این قواعد عبارتند از:

1ـ در نظر داشتن مخاطب:

 باید در تبلیغات فرد یا طبقه خاصی را مورد خطاب قرار دهند و کلمات را متناسب با فهم و چهار چوب ذهنی مخاطب به کار برند بر پایه ی اطلاعات لحظه به لحظه ای که درباره ی نگرش های گروه مخاطب دارند صحبت کنند نام رویه هایی را به کار ببرند که برای آنان آشناست و نزد آنان اعتبار دارد و البته مبلغ برای یک چنین کاری خود سعی در آفریدن آنها را دارد یعنی موضوعی را تحت عنوان یک رویه برجسته معرفی و از آن به عنوان یک ابزار استفاده می نماید.

۲ـ ظاهر سازی:

آنها بر اساس مصلحتی که می پندارند خیلی از مسائل را رعایت می نمایند که قلباً اعتقادی به آن ندارند مسائلی مثل اینکه از خصومت بپرهیزند، با دشمن همانند یک دوست برخورد شود از لجبازی، توهین و عیب جویی اجتناب کنید.

۳ـ شایعه سازی:

شایعه سازی و پراکندن آن در جامعه از ابزار مهم و کارآمد در امر جنگ روانی به شمار آمده است بدین صورت که شایعه ای مطرح می کنند و هم زمان به شایعه بودن آن نیز اعتراف می کنند با این کار ضمن آنکه خرسندی خود را حفظ می کنند شایعه را می پراکنند این شایعه به سرعت به عنوان یک حقیقت تکرار می شود بدون آنکه مشخص شود شایعه است.

۴ـ حمله به نقاط ضعف مخاطب:

در هر عمل کردی خواه ناخواه یک سری مسائل از نقصان برخوردار است یا به نظر این چنین می رسد و لکن دشمن از این فرصت استفاده لازم را نموده و سعی می کند ناسازگاری ها و نارضایتی های ریشه دار را بزرگ نموده و از آنها بهره بگیرند و بر اشتباهات طرف مخاطب که قصد ضربه زدن به او را دارد، تاکید نماید و احساس گناه را در او برانگیزد.

۵ـ زیرکی و فرصت طلبی:

دشمن سعی می کند با زیرکی از هر فرصتی استفاده کند موارد مد نظر خود را به افراد مخاطب تلقین نماید. لذا سعی میکند جمله های کوتاه و جذاب به کار ببرد نگرانی ها را بیشتر و بزرگتر نماید.

مراحل پیروزی تبلیغاتی

و اما دشمن در روش تبلیغی خود جهت غلبه بر طرف مقابل خود مراحلی را طی می نماید که بدان اشاره می گردد.

مرحله اول، خسته کردن:

 در این مرحله با تدابیری که می اندیشد سعی می کند مردم را از مقاومت در برابر تهاجمات خسته کرده از ادامه مبارزه بیزار نمایند آنها را با توجه دادن به محرومیت ها، خرابی ها و خونریزی های حاصل از مبارزه ناراضی کنند.

مرحله ی دوم، مایوس کردن:

 در این مرحله با به اجرا در آوردن مراحلی که اول بدان اشاره شد تمام امیدها و آرزوها را به یاس بدل خواهد کرد.

مرحله ی سوم، تغییر موضع:

در این مرحله با توجه به تدابیری که اندیشیده اند و بدان توسل جسته اند که در مراحل قبل بدان اشاره نمودیم اینگونه القاء می کنند که آینده بهتر در شورش، تمرد و تغییر موضع دادن است تا از این مشکلاتی که از مقاومت و مبارزه حاصل شده بود خلاص شده و آرامش قابل توجهی در زندگی به دست آید.

مرحله ی چهارم، ایجاد شک در حاکمان:

 در این مرحله مردم را نسبت به توانایی اهداف و عمل کرد حاکمان دچار شک و تردید نموده این باور را در اذهان به وجود می آورند که مسئول حاکم باعث همه ی این بدبختی ها شده و برای اینکه از این مشکلات که به وجود آورده جلوگیری شود باید با تحت فشار قرار دادن حاکمان آنها را از موضع شان پایین آورده تسلیم خواسته های کشور یا گروه مخاصم نمایند.

شیوه های جنگ روانی

در طول تاریخ همواره زمانی که ملت یا کشوری آماج جنگ روانی قرار گرفته و دریافت فکری و ذهنی آن مردم برای سوق یافتن به سوی اهداف مطلوب مورد نظر تحت تاثیر قرار می گیرد، ایجاد کننده جنگ روانی می کوشد تا با فراهم آوردن جو آکنده از نابسامانی شرایط بحرانی را برای وارد آوردن ضربه به پیکر و به مصداق مثل معروف از آب گل آلود ماهی گرفتن عرصه را برای جولان و تاخت و تاز خویش مهیا سازد. در این راستا یکی از مهمترین وظایف و مسئولیت ها به عهده بنگاه های سخن پراکنی و مطبوعات است که می کوشند با تاثیرگذاری بر مردم و انحراف اذهان آنها از مشکلات و مسائل ناشی از سلطه ی امپریالیسم در کشورشان و پخش اخبار مغرضانه و جعل و تحریف هر چه بیشتر هر نوع تفکر سازنده را به بیراهه بکشانند و منافع و مطامع استعماری کشورهای امپریالیستی را حفظ و یا توجیه کنند. بنگاه های سخن پراکنی و مطبوعات برای رسیدن به این اهداف از شیوه های مختلف تبلیغ سیاسی مثل ایجاد جو کاذب از طریق پخش و نشر شایعات، دروغ پردازی، تحریف شعارها، محو چهره های انقلابی، ایجاد رقابت بین نهادها و شخصیت ها، دامن زدن به اختلافات درونی، کمک به ایجاد درگیری های داخلی یا فراهم آوردن زمینه های ذهنی آن، استفاده می کنند این شیوه ها معمولاً بر تاثیرگذاری بر نگرش افراد یک جامعه و تغییر آن در راستای اهداف از پیش تعیین شده به کار می رود که عبارتند از:

۱ـ شایعه:

شایعه عبارت است از ادعایی محض که جهت برانگیختن باور مخاطبین به کار می رود و دهان به دهان افراد منتقل می گردد و فاقد سند و مدرکی به عنوان پشتوانه مطمئن برای ارائه کردن است در دنیای امروز شایعه به وسیله ای در دست صاحبان قدرت جهت به راه انداختن جنگ روانی تبدیل شده است. علل و عوامل مختلفی مثل اوضاع و احوال و موقعیت به شایعه کمک می کند که عبارتند از:

۱ـ اولین عامل که در ایجاد یک شایعه موثر می باشد اهمیت آن مسئله خاص در جامعه می باشد.

۲ـ دیگر عاملی که در ایجاد شایعه می تواند موثر باشد ابهامی است که در موضوع مورد نظر وجود دارد. لذاست که این ابهام علت می شود تا ایجاد کنندگان جنگ روانی در جامعه از فرصت سوء استفاده کرده، از آن به عنوان یک ابزار استفاده نمایند.

تحقیقات مختلف اجتماعی نشان می دهد که شایعه در هر زمان متناسب با شرایط حرکت جامعه و کنترل حرکت در جهت مطلوب در مسائل اجتماعی اقتصادی و سیاسی استفاده می شود. نامتعادل کردن فضای یک جامعه و ایجاد ناامنی و هراس در آن، اولین و اصلی ترین عامل در جهت دهی و برنامه ریزی در راستای اهداف از پیش تعیین شده است در چنین شرایطی شایعه سازان برآنند انرژی و اندیشه های جامعه را در دو جهت به سمت مسائل غیرضروری سوق دهند.

اول آنکه با ساخت و اعلام شایعه اذهان را متوجه آن نموده انرژی افراد جامعه را صرف پخش آن کنند.

دوم آنکه مسئولین و دست اندرکاران جامعه را از کار اصلی با مشغول کردن به کارهای فرعی بازدارند و آنها مجبور شوند تا در شناخت کانال ها و شبکه های پخش شایعه تلاش کرده و در جهت خنثی سازی آن بکوشند.

نکته ای که اینجا به ذهن می رسد این است که گاهی اصل پخش شایعه برای شایعه ساز بیشتر مورد نظر است تا نتایج آن. یعنی شایعه ساز ارزیابی می کند تا ببیند میزان موفقیتش از نظر تاثیرگذاری چه شعاعی را در بر می گیرد تا در فرازهای حساس آینده بتواند برنامه خود را به شکل منسجم تری در راستای اهداف مهم عملی سازد. در واقع می توان اهداف شایعه ساز در بخش اخبار کذب و شایعات بی اساس ا در محورهای زیر خلاصه نمود.

الف) ایجاد بدبینی نسبت به نظام و مسئولین که یقیناً نتیجه ای جز حاکم ساختن روحیه ی یاس و دل مردگی و خستگی روانی برای اقشار مردم نخواهد داشت.

ب) افزایش نگرانی و اضطراب در مردم.

ج) ترور شخصیت و لکه دار کردن قداست مسئولین نظام و ارزش های حاکم

د) ایجاد فضای ناسالم اجتماعی

ح) ایجاد تقابل و صف بندی میان قشرهای مختلف مردم برای ایجاد اختلاف و از بین بردن وحدت و یگانگی که پیروزی هر ملتی در سایه آن تحقق خواهد یافت.

۲ـ تحریف واقعیات:

تحریف واقعیات به عنوان یکی از شیوه های جنگ روانی می باشد، یعنی انحراف اذهان عمومی از حق به باطل و دگرگون جلوه دادن مسائل به جهت خواسته های خود در واقع در تحریف واقعیات با عبارات به نوعی بازی می شود که از پیام ها به گونه ای برداشت شود که آنها میخواهند نه آن طور که حقیقت دارد.

۳ـ اغراق و مبالغه:

یکی از روشهای بسیار ساده و در عین حال مهم در جنگ روانی اغراق و مبالغه می باشد که افراد یا گروه ها از این روش در دو جهت استفاده می نمایند.

اول: نقاط ضعف و یا نواقصی که در جبهه مقابل وجود دارد را مورد توجه قرار داده آن را برای عموم بیش از اندازه بزرگ جلوه داده بر آن تاکید می نمایند.

دوم: موارد مثبتی را که خود دارا هستند، به جامعه ارزانی داشته هر چه بتوانند آن را در اذهان بزرگ نموده تا بتوانند از این طریق افراد را به سمت خود جذب نمایند.

۴ـ تفرقه:

در خصوص این مسئله باید عرض شود که این روش تقریباً نتیجه روشهای دیگری است که دشمن در جنگ روانی در پی آن می باشد با توجه به این مطلب می توان ادعا نمود که تفرقه در جنگ روانی از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار است چرا که تفرقه بزرگترین عامل گسیختگی هر نظام و باعث بدبختی و به ذلالت کشیده شدن هر ملت می باشد و در مقابل وحدت می تواند مایه ی قوام و پیروزی و موفقیت هر نظام و هر امتی باشد. لذاست که دشمن در جنگ روانی که به راه می اندازد سعی در ایجاد اختلاف و تفرقه دارد تا به واسطه ی آن به اهداف پلید خود برسد.

۵ـ فریب:

در فریب یا استراتژی دروغ بزرگ، کوشش می شود تا مخاطب مورد نظر به سمت یک فضای ذهنی متفاوت با واقعیات سوق داده شود. این فضای روانی باید به گونه ای برای گروه مورد نظر ساخته و پرداخته شود که بدون ابزار مقاومت در آن فضا قرار گرفته و مفاهیم و علائم مورد قبول و پذیرش او قرار گیرد بنابراین مجری طرح فریب در جنگ روانی تمام تلاش و کوشش خویش را به کار می گیرد تا ذهن مخاطب را به نتیجه مورد نظر خویش برساند. معمولاً در تاکتیک فریب از روش های زیر استفاده می گردد:

الف) بر چسب زدن

ب) تغییر موضع دادن برای انحراف افکار عمومی

ج) دو پهلو صحبت کردن برای سردرگمی افراد

د) استفاده از موقعیت و جایگاه خاص اجتماعی و سیاسی برای قبولاندن نظر خاص مورد نظر خود.

۶ـ ترور:

دشمن با ترور یا تهدید سعی در برانگیختن ترس و هراس در مخاطب جهت تحت فشار قرار دادن وی برای اطاعت و تسلیم را می نماید. ترور در جنگ روانی بر دو نوع ترور فیزیکی و ترور شخصیت تقسیم می شود که هر کدام از آنها در جایگاه خود نقش موثری را ایفا می کند در هر صورت ترور نیز یکی از روش هایی است که دشمن بدان وسیله افکار عمومی را آنچنان که خود می خواهد تحت تاثیر قرار می دهد همچنان که در مملکت خود شاهد بهره برداری دشمن از هر دو نوع این روش بوده ایم.

اثرات جنگ روانی

زمانی که فردی در موقعیتی قرار گرفته که آن را خطرناک و تهدید آمیز تلقی می کند در جستجوی فرار و یا برطرف کردن آن می باشد که در این راستا اقداماتی را نیز انجام خواهد داد این موقعیت را استرس یا فشار روانی می گویند. هانی سیله تظاهر بالینی وضعیت استرس را که سندرم سازگاری عمومی نامگذاری شده دارای سه مرحله می داند:

الف) واکنش هشدار دهنده یا زنگ خطر

ب) مرحله ی مقاومت

ج) مرحله ی تحلیل و واماندگی

در این مرحله است که فرد از حیث روانی و جسمی دچار مشکل شده رفتار او دچار اختلال و از حالت نرمال خارج می گردد:

وحشت

وحشت عبارت است از ترس بسیار شدید و بیمارگونه ای که اغلب با اختلال فکر و عدم کنترل اعمال و رفتار توام بوده هوشیاری فرد دچار مشکل اساسی شده توان فرد را از بین می برد.

سردردهای تنش

این مشکل که بر اساس فشارهای موجود که حاصل از جنگ روانی و آثار و تبعات آن بوده عضلات سر و پیشانی انقباض می گردد.

واکنش های انجماد

در این حالت فرد به صورت کاملاً بی حرکت نمایان شده و اگر این حالت طولانی شود باید تحت درمان قرار گیرد چرا که این حالت در زمان طولانی می تواند مخاطره آمیز و نوعی بیماری به حساب آید.

تکان های شدید و لرز

در این حالت فرد بدون فعالیت به طور انفعالی برای مدتی در وضعیت بی حرکت قرار گرفته دچار عارضه تنش های عضلانی شدید می گردد.

افزایش فعالیت های اتونومیک

این فعالیت ها اغلب به صورت زیر دیده می شود:

الف) عرق کردن زیاد؛

ب) بی اشتهایی و تهوع

ج) ناراحتی های شکمی و اسهال

د) تکرار ادرار

وقفه ی تنفسی

در این حالت نفس بند آمده به صورت احساس فشار در قفسه سینه و گیجی تظاهر می کند.

ضعف عصبی و عروقی

در این حالت خستگی شدید عارض می شود که به صورت ضعف و سستی احساس می گردد.

احساس ذهنی ترس

این ترس همیشه در همه ی افرادی که در معرض فشار روانی هستند به وجود می آید ولی در بعضی افراد تمام شخصیت را به مخاطره می اندازد.

حالت اضطراب

شایع ترین واکنش فرد حالت اضطراب است که علائم آن مثل دلشوره، دلهره، تنش، لرزش، ترس، نگرانی، گریه، افسردگی، احساس گناه و سرگیجه می باشد.

اهداف جنگ روانی

القاء غم:

 غم یک حالت روانی است که در اثر عدم تطابق انتظار فرد با جامعه، موقعیت و شرایط او به وجود می آید برای القاء غم سعی می شود تصویر نامطلوب و نامتوازن نسبت به انتظارات موجود از موقعیت و شرایط ارائه شود. و متقابلاً آرزوها و ایده های فرد یا جامعه دور از دسترس قلمداد می گردد از نظر تبلیغات برای ایجاد جنگ روانی، بزرگنمایی نقاط ضعف و کوچک نمایی امکانات و دستاوردها یکی از روشهای القاء غم و یاس می باشد البته القای غم به وسیله ی روشهای دیگری نظیر تغییر شرایط محیطی به وسیله ی کاهش عاطفه، زیبایی و تنوع و افزایش سوء ظن و مسائل این چنینی می تواند صورت پذیرد.

در این میان نقش وسایل ارتباط جمعی را نمی توان نادیده انگاشت که با در نظر گرفتن شرایط موجود و با تجزیه و تحلیل و توجه به جوانب مختلف مسائل شرایط را آنطور که برنامه ریز جنگ روانی تعیین کرده است تغییر داده و جامعه را آگاهانه و یا ناآگاهانه به سوی غم و اندوه پیش می برد و با پرورش نفرت و گسترش افسردگی و اشاعه ی نگرانی، اضطراب، واهمه، ترس (ترس از مسائل مختلف مثل فقر، تورم، تهدیدات خارجی و…) روحیه جامعه را متزلزل می گردانند.

القاء یاس و ناامیدی:

در شرایطی که فرد مصمم به تحقق شرایط مطلوب است اگر در کوشش خود به هر دلیلی موفق نشود و این ناموفقیت تکرار شود باعث خواهد شد که فرد دچار یک بحران روحی شده که این بحران را حالت یاس یا ناامیدی می گویند که با درماندگی همراه خواهد بود. در القاء یاس و ناامیدی تصویری از عدم موفقیت فرد یا جامعه از تلاش ها و فعالیت هایش ارائه می شود فرد و جامعه در جریان حرکت خود به سوی هدف ها و آرمانهایش در مقاطع گوناگون و به طور مکرر و پیوسته احساس شکست نموده با از دست دادن اعتماد به نفس معتقد به ناتوانی خود می گردد و برای اینکه مردم یک کشور را به سوی یاس و ناامیدی کشانید باید قبل از هر چیز مردم آن کشور را نسبت به مسائلی خسته و بیزار کرد و با تکرار محرومیت ها، خرابی ها، کمبودها، عقب ماندگی ها، جنگ ها، … و همچنین با استفاده از عوامل اقتصادی، سیاسی و روانی حالت سرخوردگی را در آنان به وجود آورد و سپس با در نظر گرفتن زمان مناسب این سرخوردگی را به ناامیدی مبدل کرد.

ایجاد رعب و وحشت:

ارعاب یکی از مهمترین و قدیمی ترین و موثرترین ابزار برای شکست روحی می باشد که با بهره گیری از وسایل ارتباط جمعی، جنگ و محاصره اقتصادی و تحریم سیاسی صورت می گیرد.

در جنگ روانی سعی می شود که با تخریب فکری و روانی مردم و نیروهای نظامی انگیزه مقاومت را در آنها از بین برده و در شرایط مختلف از روشهای خاص خود استفاده می شود گاهی از وسایل ارتباط جمعی مانند روزنامه، رادیو، تلویزیون، سینما، اعلامیه و … به عنوان وسیله ای برای ایجاد رعب و وحشت استفاده می شود و بعضاً به عملیات های نظامی نیز متوسل می گردند حکومت های استعماری از ایجاد دلهره و اضطراب و جنگ روانی استفاده ی زیادی نموده و برای تثبیت موقعیت خود و بهره برداری از نیروی انسانی ناگزیرند روح شهادت طلبی و شجاعت را در مردم بمیرانند و تردید را بر ارواح آنان حاکم کنند لذاست که ملتی با قالب شدن ترس بر آنها از هرگونه جنبش و حرکت و همچنین اعتراض علیه ناهنجاری ها ناتوان خواهد بود و در این صورت ملتی که توان اعتراض نداشته باشد مرده است.

تسلط بر ملت ها گاهی به صورت پنهانی انجام می گیرد که در این صورت بیشتر از وسایل ارتباط جمعی و وسایل روانی استفاده می کنند و گاهی به صورت علنی و آشکارا (اقدامات مادی و فیزیکی) که بهره گیری از تسلیحات نظامی می باشد وسایل ارتباطی استکبار و وابستگان آنان در داخل نیز سعی می کنند اولاً خبرهای تازه و جذاب را به کار گرفته ثانیاً آنها را حقیقی جلوه داده ثالثاً در زمان خاص از آنها برای ارعاب استفاده می نمایند.

فصل دوم نامزد اصلح کیست؟

ـ از دیدگاه قرآن و ائمه ی معصومین علیهما السلام

ـ از دیدگاه امام خمینی (ره)

ـ از دیدگاه مقام معظم رهبری

در جامعه ی مردم سالار دینی، انسان مختار و در انتخاب روش زندگی آزاد است و سرنوشت او طبیعتاً باید به دست خودش تعیین گردد.

با توجه به اینکه همه ی انسان ها باید بتوانند در امور مملکت خود که به سرنوشت آنها مربوط است دخالت داشته باشند و چون ممکن نیست که همه ی مردم مستقیماً در امور دخالت نمایند، لذاست که تشکیل حکومت برای زندگی اجتماعی ضرورت پیدا می کند.

پس مردم باید با رای آزاد خود فرد یا افراد صالحی را انتخاب نموده تا به نمایندگی از آنها اداره امور جامعه را به دست بگیرند.

بنابراین مردم عزیز ما باید با دوری از هر گونه تبلیغات سوء و غوغا سالاری که مراکز تبلیغاتی غربی و عوامل داخلی آنها به راه می اندازند، در پای صندوق های رای حاضر شده و با انتخاب اصلح (که ما در این گفتار به بررسی خصوصیات آن می پردازیم) سرنوشت فردی و اجتماعی خود را برای رسیدن به سعادت ابدی رقم بزنند.

انتخابات تعیین کننده سرنوشت فردی و اجتماعی است.

انسان با توجه به اختیاری که خداوند متعال به او عنایت کرده است می تواند سرنوشت فردی و اجتماعی خود را انتخاب کند و یا با نوع انتخاب خود سرنوشت خود را تغییر دهد.

«ان الله لا یغیر ما بقوم محتی یغیروا ما بانفسهم»[6]؛ به درستی که خداوند حال قومی را تغییر نمی دهد تا اینکه آنها خود حالشان را دگرگون سازند. و این بر اساس سنت هایی است که خداوند متعال در عالم قرار داده و هیچگونه تغییر و تبدیل نیز در آن راه ندارد و لذا انسان نتیجه کاری را که در دنیا انجام داده به صورت مادی و معنوی به طور قطع خواهد دید.

«فلن تجد لسنه الله تبدیلاً و لن تجد لسنه الله تحویلاً»[7]؛ هرگز در سنت خداوند دگرگونی و تغییری نیابی.

بنابراین انسان ها می توانند با توجه به عملکرد مثبت یا منفی خود سعادت یا شقاوت را در زندگی برای خود رقم زده و از آن بهره برده و یا در آن گرفتار آیند.

«و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکاتٍمن السماء و الارض و لکن کذبوا فاخذنا هم بما کانوا یکسبون»[8]؛ و اگر مردم شهرها ایمان می آوردند و پرهیزگاری می نمودند قطعاً می گشودیم برایشان برکت هایی را از آسمان و زمین لیکن آنها تکذیب نمودند پس گرفتیمشان به کیفر آنچه به دست می آوردند.

 با توجه به این مطالب بیان شده انتخابات می تواند به عنوان یک مصداق بارز و عینی تعیین کننده سرنوشت انسان به دست خودش باشد.

بر همین اساس در سیستم حکومتی کشورمان یعنی جمهوری اسلامی ایران که حکومتی مردم سالار و مبتنی بر تعالیم شرع مقدس اسلام می باشد، انتخابات نقش بسیار مهمی در صحنه های سیاسی کشور دارد و می توان گفت تقریباً تمامی مسئولین کشوری از طریق انتخابات عمومی برگزیده می شوند. در اصل ششم قانون اساسی آمده است: «در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید با اتکاء به آراء عمومی اداره شود».

در نظام اسلامی انتخابات تنها به عنوان یک حق برای مردم نیست بلکه به عنوان یک وظیفه و تکلیف دینی و ملی همگانی بوده و باید بدان توجه لازم را بنمایند و در تمام انتخاباتی که به هر منظور پیش می آید شرکت کنند. در حاکمیت الهی بعد از آنکه مشروعیت را از آن شرع مقدس دانستیم، باید به این نکته نیز توجه لازم را بنمائیم که مقبولیت نظام که از سوی مردم و با رای آنها ثابت می شود از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است چرا که حاکمیت شرع و اجرای احکام و حدود آن منوط به رای مردم و پذیرش آنهاست با توجه به این مطالب می توان گفت نقش مردم در انتخابات بسیار مهم بوده و از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.

بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) در این خصوص می فرمایند:

«امروز سرنوشت اسلام و سرنوشت مسلمین در ایران و سرنوشت کشور ما به دست ملت است و اگر مساحمه کنند در این امر، اهمال کنند، نروند رای ندهند مسئولیت متوجه خود آنهاست عیناً، و اگر بروند و در تشخیص مساحمه نکنند و اشخاص متعهد مسلم کسانی که برای کشور و اهالی کشور ارج قائل هستند کسانی که نمی خواهند زمام امور کشور ما به دست چپ بیفتد یا به دست راست بیفتد، این اشخاص را چنان چه تعیین کنند به تکلیف خودشان عمل کرده اند و اگر چنان چه مسامحه در این امر کنند و آنها پیش ببرند و شما ساکت باشید تمام مسئولیت متوجه شماست»[9]

بنابراین می توان گفت دشمن در انتخابات دو هدف عمده را دنبال می نماید:

اول اینکه با توجه به جنگ روانی که از طریق تبلیغات به راه می اندازد سعی می کند تا مانع از حضور گسترده مردم در پای صندوق های رای شود و بدین وسیله در اقتدار ملی خلل وارد کرده و نظام اسلامی را از پشتیبانی نیروی عظیم مردمی بی بهره سازد. لذاست که مردم عزیز میهن اسلامی باید با پی بردن به نیت پلید دشمن حضوری هر چه با شکوه تر مانند دیگر انتخابات داشته، مشتی بر دهان آنها بکوبد.

دوم اینکه دشمن در مرحله ی بعدی سعی می کند مردم را در انتخاب خود دچار مشکل کرده تا مانع از انتخاب اصلح شود و لذا مردم عزیز در این مرحله نیز باید با هوشیاری کامل اصلح را شناسایی کرده و با دادن رای به اصلح او را در اصلاح جامعه اسلامی یاری رسانند.

با توجه به اهمیت موضوع سعی می کنیم توضیح بیشتری پیرامون مطالب عنوان شده داشته باشیم.

وظیفه مردم در انتخابات

امت اسلامی در انتخابات وظیفه حساسی دارند. لذاست که در این امر باید سعی کنند فردی را که می خواهند انتخاب کنند، فقط برای رضای خدا و مصلحت امت اسلامی باشد و در انتخاب آنها هیچ گونه انگیزه ای غیر از انتخاب اصلح که تنها راه حاکمیت صالحان است نداشته باشند. بر همین اساس در انتخابی که صورت می گیرد باید افرادی را که می خواهند انتخاب کنند، کاملاً شناخته شده باشند و آنها را در دیانت و صداقت امتحان کرده باشند و میزان کارآئی آنها را برای کاری که انتخاب می کنند، دانسته باشند.

انگیزه افراد برای شرکت در انتخابات

۱ـ تعصبات نژادی، محلی، قومی و قبیله ای

۲ـ روابط دوستی و گروهی و حزبی

۳ـ هواهای نفسانی و دنیا طلبی

۴ـ مصلحت اندیشی

و آنچه باید انگیزه یک فرد مسلمان در انتخاب افراد باشد همان مصلحت اندیشی و انتخاب اصلح است و هنگامی که به پای صندوق های رای می روند باید خدا را در نظر داشته باشند و فقط برای رضای خدا و مصلحت اسلام کشور اسلامی شایسته ترین افراد را انتخاب کنند و اگر غیر از این باشد یعنی انتخابی را که انجام می دهند بر اساس هوای نفس و تعصبات و گرایشات حزبی و گروهی باشد در پیش گاه خدا و رسول او مسئول بوده و خائن محسوب می شوند. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند:

«هر کس خود را بر قومی مقدم بدارد (پیشوایی آنها را بر عهده بگیرد) در حالی که

بداند در بین آن ملت فاضل تر (و شایسته تر) از او (برای آن کار) وجود دارد، آن شخص به خدا و رسول و جمیع مسلمانان خیانت کرده است».

انتخاب اصلح

حضرت علی علیه السلام: «هر که به کردار عده ای راضی باشد، مانند کسی است که همراه آنان کار را انجام داده باشد و هر کس به کردار باطلی دست زند او را دو گناه باشد، گناه انجام آن و گناه راضی بودن به آن».

خصوصیات اصلح به طور عام

اول، تخصص: یعنی توانایی و کارایی لازم را برای کاری که انتخاب شده است، دارا باشد.

دوم، تعهد: به این معنی که از تقوای بالایی برخوردار بوده تا نسبت به اسلام و کشور تعهد لازم را داشته باشد.

باید گفت که همراه داشتن هر دو مورد بالا، لازم و ضروری می باشد، زیرا در غیر این صورت شخص مورد نظر،

نخواهد توانست برای خدمت به اسلام و کشور مفید واقع گردد و شاید خسارات جبران ناپذیری وارد نماید.

خصوصیات اصلح به طور خاص

اصلح از دیدگاه قرآن و روایات ائمه علیهما السلام

۱ـ سعه صدر:

 قال علی علیه السلام: «اله الریاسه سعه الصدر[10]؛ ابزار ریاست سعه صدر است.»

۲ـ حلم:

قال علی علیه السلام: «الحلم راس الرئاسه[11]؛ بردباری مهم ترین رکن ریاست است.»

۳ـ متانت:

قال علی علیه السلام: «و لا تکن عند النغماء بطراً[12]؛ در هنگامی که نعمت ها به تو رو آرند، مغرور و خوشحال مشو.»

۴ـ استقامت:

قرآن مجید می فرماید: «لتبلون فی اموالکم و انفسکم و لتسمعن من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و من الذین اشرکوا أذی کثیراً و إن تصبروا و تتقوا فان ذلک من عزم الامور[13]؛ به طور مسلم در اموال و نفوس خود آزمایش می شوید، و از آنها که پیش از شما کتاب [آسمانی] داده شدند [یعنی یهود و همچنین] از آنها که راه شرک پیش گرفتند، سخنان آزار دهنده و فراوان خواهید شنید، و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید، پس به درستی که آن از عزم امور است.»

۵ـ صبر:

حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «الصبر عون علی کل امرٍ[14]؛ صبر و پایداری بر هر کاری یاور است.»

۶ـ تحمل افکار دیگران:

قرآن مجید می فرمایند: «و لو شاء ربک لجعل الناس امه واحده و لا یزالون مختلفین[15]؛ و اگر پروردگارت می خواست، همه ی مردم را امت واحد بدون هیچگونه اختلاف قرار می داد، ولی آنها همواره مختلف اند.»

۷ـ هوشیاری:

امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: «من امارات الدوله الیقظه [التیقظ] لحراسه الامور[16]؛ از دلایل بقای دولت بیداری آگاهی و هوشیاری در حفظ و حراست امور می باشد.»

«من دلائل الدوله قله الغفله[17]؛ از دلایل موفقیت کم غفلتی است.»

۸ـ سعی و کوشش:

امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: «ما ادرک المجد من فاته الجد[18]؛ کسی که کوشش نکرد به مجد و عظمت نرسید.»

۹ـ پشت کار:

حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «قلیل یدوم خیر من کثیر ینقطع[19]؛ [چیز] کمی که مداوم باشد، بهتر از زیادی است که تداوم ندارد.»

۱۰ـ شجاعت:

امیرالمومنین علی علیه السلام در توصیف ارزش های اخلاقی مالک اشتر با توجه به انتصاب او به عنوان فرماندار مردم مصر چنین می فرمایند: «اما بعد فقد بعثت الیکم عبداً من عباد الله لاینام ایام الخوف و لا ینکل عن العداء ساعات الروع اشد علی الفجار من حریق النار[20]؛ اما بعد، یکی از بندگان خداوند را به سوی شما فرستادم که به هنگام خوف(مردم از جنگ) خواب به چشم ر


علی علیه السلام در این خصوص به خوارج فرمودند: «ثم انتم شرار الناس و من رمی به الشیطان مرامیه و ضرب به تیهه؛ شما بدترین مردم هستید. شما تیرهایی هستید در دست شیطان که از وجود پلید شما برای زدن نشانه خود استفاده می کند.» و به وسیله شما مردم را در حیرت و تردید و گمراهی می افکند.

لازمه شناخت رفتار شناسی امیرمومنان علی علیه السلام در برخورد با فتنه ها و الگو گیری از آن، شناخت سنخ فعالیت های فتنه آفرینان در راستای نیل به مطامع خود در جامعه ارزشی می باشد. رئوس این فعالیت ها عبارت اند از:

۱- بهانه های عامه پسند

در زمان حکومت علی علیه السلام سوژه پیراهن عثمان برای مخالفان آن حضرت بهانه مناسبی بوده است. عجیب این است که کسانی که خود در رأس مخالفان حکومت عثمان بودند حتی شادی خود را از قتل عثمان پنهان نکردند، پیراهن خونین عثمان را علم کردند و به مخالفت با علی علیه السلام برخاستند.

ابن ابی الحدید می گوید: طلحه، سخت ترین تحریک کنندگان علیه عثمان بود و بعد از او زبیر در این قسمت از همه بیشتر پافشاری می کرد.

بلاذری از ابی مخنف و دیگران نقل کرده است:

وقتی مردم، عثمان را محاصره کردند، طلحه برای آنکه حلقه محاصره تنگ تر شده و عثمان کشته شود از ارسال آب و نان برای عثمان جلوگیری می کرد. تا آنجا که علی علیه السلام از این ماجرا به خشم آمد و برای عثمان آب فرستاد.

حضرت علی علیه السلام این جریان را چنین تحلیل می کند:

«به خدا سوگند او(طلحه) برای خونخواهی عثمان با عجله دست به کار نشد، جز اینکه می ترسید خون عثمان از خود او مطالبه شود زیرا او متهم به قتل عثمان است و در میان مردم از او حریص تر بر کشتن عثمان یافت نمی شود…»

و در جای دیگری می فرماید:«و انهم لیطلبون حقاً هم ترکوه و دماء، هم سفکوه»

و اینان در طلب حقی هستند که خود آن را ترک کرده اند و خواهان خونی که خود آنرا ریخته اند.

علی علیه السلام شیوه پیمان شکنان را بهانه جویی و سوژه یابی معرفی می فرماید: بهانه هایی که می آورند چیزهایی است که تنها در ظاهر، رنگ و رویی دارد و در باطن هیچ.

۲- استفاده ابزاری از چهره های مقبول

دشمنان تلاش می کنند تا با استفاده از این چهره ها، مردم را با خود همراه سازند. ناکثین در راه هدف شوم خود، عایشه همسر پیامبر صلی الله علیه و آله را با خود همراه کردند زیرا عقیده داشتند، مسلمانان به خاطر احترام به پیامبر صلی الله علیه و آله همراه عایشه در راه مبارزه با علی علیه السلام همگام می شوند و این نقشه نیز مؤثر واقع شد.

علی علیه السلام درباره این روش مبارزه ناکثین چنین می فرماید:

«پس اینان شورش کردند، در حالی که همسر رسول خدا را همچون کنیزی که برای فروش می برند، به دنبال خود کشاندند در حالی که همسران خود را در خانه پشت پرده نگه داشتند(تا از نظر بیگانگان دور باشند) و پرده نشین حرم پیامبر را در برابر دیدگان خود و دیگران قرار دادند»

عایشه عالی ترین چهره برای تبلیغات طلحه و زبیر بود. این دو از عنوانم المؤمنین سوء استفاده فراوان کردند و از این راه توانستند مردم را در جنگ جمل علیه علی علیه السلام بسیج کنند. علی علیه السلام در برخورد با این شیوه دشمن می فرماید: «راه جلوگیری از انحراف این است که حق را شناخت نه شخصیت افراد را»

این طریق بهترین شیوه برای حفظ انقلاب ها و آرمان ها است و باید مورد توجه ملت ایران نیز قرار گیرد.

۳- ایجاد شبهه

شبهه چیزی است که شبیه به حق است. علی علیه السلام می فرماید:

«شبهه را از این رو شبهه نام نهادند که شباهت به حق دارد اما برای دوستان خدا، نوری که آنان را در تاریکی های شبهه راهنمایی کند، یقین آن ها است، و راهنمای آن ها، مسیر هدایت است، ولی دشمنان خدا، گمراهی شان آنان را به شبهات دعوت می کند.»

علی علیه السلام یکی دیگر از روش های دشمنان را ایجاد شبهه در میان مردم می داند و معتقد است برای مردمی که به حقایق واقف نیستند، بزرگ ترین خطر، شبهه است، زیرا عامه مردم آنقدر قدرت تجزیه و تحلیل ندارند که باطل را تشخیص داده و لباس حق را از تن باطل برکنند و دشمنان نیز در پی همین فرصت هستند.

به اعتقاد علی علیه السلام، دشمنان، باطل را در لباس حق به مردم جلوه می دهند، تا آنجا که گاه حتی بر نزدیکان هم، حق مشتبه می گردد. کار شبهه، گاه به آنجا می رسد که حتی «حق ناطق» و «تبلور راستین حق» هم باید تلاش زیادی برای معرفی حق کند تا شبهه داران باور کنند که لباس حق را بر باطل پوشانیده اند.

هنگامی که علی علیه السلام نزدیک بصره رسید، پیمان شکنان کسی را نزد حضرت فرستادند تا حقیقت حال را جویا شود و بدانند با شورشگران (ناکثین) چگونه رفتار خواهد کرد تا شبهه از دلشان زدوده گردد. امام علیه السلام چگونگی رفتار خویش را به شکلی بیان فرمود که برای این شخص روشن شد حق با آن حضرت است، در این هنگام که امام اعتراف او را نسبت به حقانیت خویش یافت از او خواست بیعت کند، اما او پاسخ داد:

من فرستاده گروهی هستم و از پیش خود کاری نمی کنم. امام علیه السلام فرمود:

-اگر آن ها تو را گسیل می داشتند که محل ریزش باران را برایشان بیابی و سپس به سوی آن ها باز می گشتی و از مکان سبزه و آب آگاهشان می کردی اگر مخالفت می کردند و به سرزمین های بی آب و علف روی می آوردند تو چه می کردی؟

-آن ها را رها می ساختم و به جایی که آب و گیاه بود می رفتم.

-پس دستت را دراز کن و بیعت نما.

آن شخص می گوید:

سوگند به خدا به هنگام روشن شدن حق بر من، توانایی امتناع را نیافتم و با آن حضرت بیعت نمودم.

۴- مکر و حیله

شورشگران بصره از راه مکر و حیله وارد صحنه کارزار شدند. این ها از اولین کسانی بودند که با آن حضرت بیعت کردند و بعداً پیمان خود را شکستند. یکی از آن ها مروان بن حکم بود. وی در جنگ جمل اسیر شده بود و با وساطت امام حسن و امام حسین علیه السلام آزاد شد. پس حسنین علیه السلام از امام علی علیه السلام خواستند که مروان می خواهد با شما بیعت کند. حضرت با لحنی خشم آلود فرمود:

«مگر او پس از قتل عثمان با من بیعت نکرد. هرگز نیازی به بیعت او ندارم دستش دست یهودی(دست خیانتکار و بی وفا) است، اگر با دستش بیعت کند، با پشت خود به شکستن پیمان اقدام می کند.»

5- تبلیغات و جوسازی

یکی دیگر از شگردهای همیشگی اهل باطل، جوسازی و تبلیغات منفی است. دشمنان با ایجاد جریان های انحرافی، افرادی را اسیر خود کرده به دنبال خویش می کشانند. علی علیه السلام می فرماید:

«ای مردم! در طریق هدایت از کمی افراد وحشت نکنید زیرا مردم در اطراف سفره ای اجتماع کرده اند که مدت سیری آن کوتاه و گرسنگی آن طولانی است.»

امام علیه السلام از تبلیغات دشمنان به رعد و برق تعبیر می کند و تأکید می کند که آنان از طریق سرو صدا هم نمی توانند به نتیجه برسند زیرا باطل محکوم به فنا است و آن ها مرد شعار هستند نه مرد عمل، ولی اهل ایمان اول عمل می کند بعد شعار می دهد.

«قد ارعدوا و ابرقوا و مع هذین الامرین الفشل و لسنا نرعد حتی نوقع ولانسیل حتی نمطر»

بازیگران کارزار جمل، رعد و برق ها به راه انداختند و بالاخره با آن همه هیاهو و خروش، شکست خوردند ولی ما برای تهدید دیگران رعدآسا نمی خروشیم تا شکست دشمن تهدید عملی برای آنان گردد و تا باران سیل آور نبارانیم سیلی به راه نمی اندازیم.

۶- ایجاد اختلاف و تفرقه در صف مسلمین

امیرالمؤمنین علیه السلام بیش ترین تاکید را بر وحدت مسلمانان داشته و معتقدند که برای استحکام نظام و حرکت اجتماعی وحدت و هماهنگی، لازم و تفرقه زیانبخش است. آن حضرت بیان می دارند که دشمنان وی از طریق تفرقه در صفوف یارانش توانستند غائله جمل و صفین را به وجود آورند و مردم را به شورش علیه حکومت اسلامی دعوت کنند. آن حضرت درباره دشمنانش می فرماید:

«بر مأموران من و خزانه داران بیت المال مسلمین که در اختیار من است وارد شدند و در شهری که همه مردمش در اطاعت و بیعت من هستند قدم گذاردند، وحدت آن ها را برهم زدند و جمعیت آن ها را که همه با من بودند به شورش واداشتند.»

وحدت در نزد علی علیه السلام آن چنان مهم و با ارزش است که به خاطر حفظ وحدت جامعه اسلامی بیست و پنج سال سکوت را در پیش گرفت.

۷- استفاده ابزاری از مقدسات

یکی از شیوه های دشمنان در طول تاریخ، استفاده ابزاری از مقدسات بوده است. استفاده معاویه در جنگ صفین از قرآن برای فریب یاران علی علیه السلام نمونه ای از این شیوه است. حضرت علی علیه السلام پس از فتنه تحکیم، در نامه ای به معاویه نوشت:

«ثم انک قد دعوتنی الی حکم القرآن و لقد علمت انک لست من اهل القرآن و لاحکمه ترید؛

تو مرا به حکم قرآن دعوت کردی در حالی که اهل قرآن نیستی و حکم او را نمی خواهی»

از نظر علی علیه السلام خوارج، گروهی خشکه مقدس و جاهل مقدس مآب بودند و دشمنان نیز با تفسیرهای غلط از دین از این جماعت بهره ها گرفتند و آن ها را علیه علی علیه السلام شوراندند.

نکته قابل توجه آنکه همه این اقدامات در بستر جهالت مردم انجام می گیرد. به عنوان نمونه علی علیه السلام در این خصوص معتقدند که طلحه و زبیر با استفاده از جهالت مردم بصره توانستند شورش به پا کنند. امام علی علیه السلام در این باره خطاب به مردم بصره می فرماید:

«سرزمین شما به آب نزدیک است و از آسمان دور، عقل هایتان سبک و افکار شما سفیهانه است، پس هدف خوبی برای تیراندازانید و لقمه چربی برای مفتخواران و صیدی برای صیادان»

افراد جاهل، سریع ابزار و آلت دست زیرک ها قرار می گیرند و سد راه مصالح عالیه اسلامی واقع می شوند. همیشه منافقان بی دین، مقدس نماهای احمق را علیه حکومت اسلامی برمی انگیزانند.

اینک بعد از ذکر رئوس فعالیت های فتنه آفرین به بیان خطوط کلی برخورد علی علیه السلام با فتنه می پردازیم.

۱- هوشیاری در برابر دشمن

حضرت علی علیه السلام تاکید دارد، که باید پیوسته در برابر دشمن هوشیار بود و هرگز دشمن را کوچک نشمرد. همچنین فرموده اند:

«لا تأمن عدوا و ان شکر؛ از دشمن در امان نباش، هر چند از شما سپاس گزاری می کند.»

از نظر علی علیه السلام باید پیوسته دشمن را زیر نظر داشت، اگر لحظه ای از دشمن غفلت کنیم، آسیب های فراوانی از ناحیه دشمن وارد می شود. ایشان می فرمایند:

«من نام عن عدوه انبهته المکائد؛ کسی که از دشمن غفلت کند، حیله ها و کیدهای دشمن بیدارش خواهد ساخت».

حضرت علی علیه السلام در سفارش به مالک اشتر در پذیرش صلح شرافت مندانه می فرمایند:

«زنهار، زنهار، سخت از دشمنت پس از پذیرش صلح برحذر باش، چرا که دشمن گاهی نزدیک می شود که غافلگیر سازد. بنابراین دوراندیشی را به کار ببند و خوش بینی را متهم کن»

علی علیه السلام مهم ترین ویژگی خود را هوشیاری در برابر دشمن می داند و می فرماید:

«به خدا سوگند من همچون کفتار نیستم که با ضربات آرام و ملایم در برابر لانه اش به خواب رود تا صیاد به او رسد و دشمنی که در کمین او است غافلگیرش کند(من غافل گیر نمی شو)»

حضرت با بیان این سخن، توطئه طلحه و زبیر را در به دست گرفتن بصره و کوفه ناکام گذاشت.

۲- تبیین

دومین شیوه برخورد مولای متقیان علی علیه السلام در برابر دشمنان، اتخاذ راه های اصولی، منطقی و شیوه استدلال است. حضرت به استناد آیه قرآن که می فرماید:

«ادع الی سبیل ربک بالحکمه» با روش منطقی، دشمنان را مهار کرده و از این طریق می آموزد که همواره منطق و استدلال را در مبارزه نباید فراموش کرد.

«زبیر می پندارد که بیعتش تنها با دست بوده نه با دل، پس او اقرار به بیعت می کند ولی مدعی است که با قلب نبوده است، بنابراین، بر او لازم است بر این ادعا دلیل روشنی بیاورد وگرنه باید به بیعت خود بازگردد و به آن وفادار باشد.»

پس از آن که امام علی علیه السلام شریعه فرات را از دست اصحاب معاویه گرفت و اجازه استفاده از آب را به دوست و دشمن داد تا مدتی دست به جنگ نزد و پیامی هم بین او و معاویه رد و بدل نشد. این سبب شد که بین عراقیان زمزمه درگرفت که چرا امام، فرمان جهاد صادر نمی کند؟ به امام گفتند ما نیامده ایم این جا وطن گزینیم. زنان و فرزندان خود را در کوفه گذارده واین جا آمده ایم که با سپاه معاویه و دشمن مبارزه کنیم. حضرت فرمود: افراد لشگر چه می گویند؟ پاسخ دادند: بعضی معتقدند از ترس کشته شدن، فرمان جنگ صادرنمی کند! و بعضی می گویند در مبارزه و جنگ با شامیان تردیددارد. حضرت در پاسخ اینان فرمود: «اما قولکم احل ذلک کراهیة الموت فو الله ما ابالی دخلت الی الموت او خرج الموت الی؛ اما اینکه می گویید آیا این تاخیر به خاطر ترس از مرگ است به خداسوگند باک ندارم، من به سوی مرگ روم یا مرگ به سوی من آید!» «و اما قولکم شکا فی اهل الشام فو الله ما دفعت الحرب یوما الاو انا اطمع ان تلحق بی طائفة فتهتدی بی و تعشوا الی ضوئی وذلک احب الی من ان اقتلها علی ضلالها و ان کانت تبوء بآثامها؛ اما این که می گویید در مبارزه با شامیان تردید داشته باشم،هرگز چنین نیست به خدا سوگند! حتی یک روز جنگ را به تاخیرنیانداختم مگر آن که امیدوار بودم، عده ای از آن ها به ما پیوسته و هدایت شوند و در لابلای تاریکی ها پرتوی از نور مرا ببینند وبه سوی من آیند و این برای من از کشتار آنان در راه گمراهی بهتر است، گرچه در این صورت نیز به جرم گناهانشان گرفتارمی شوند.»

کثیر بن نمر گوید: در نماز جمعه شرکت کرده بودم و مستمع خطبه های حضرت امام علی علیه السلام بودم. در این هنگام مردی آمد و شعار خوارج را سر داد که «لا حکم الا الله». سپس یکی دیگر ازخوارج از جای دیگر مسجد برخاست (با هماهنگی می خواستند در نمازجمعه مولی اخلال ایجاد کنند) حضرت به آن ها فرمود: بنشینید! بله حکمی جز حکم خدا نیست ولکن این جمله ای است که ازآن اراده باطل دارید (حکم یعنی قانون، قانونی بهتر از قانون خدا نیست ولکن خوارج آن را به معنای حاکم می گرفتند) من هم منتظر حکم خدا در مورد شما هستم؛ سپس فرمود: «الا ان لکم عندی ثلاث خلال ما کنتم معنا» آگاه باشید تا با ماهستید (نه بر ما و مخالف مسلحانه) شما را از سه حق ممنوع نخواهم کرد: «ان نمنعکم مساجد الله ان یذکر فیها اسمه و لانمنعکم فیئا ما کانت ایدیکم معنا و لا نقاتلکم حتی تقاتلوا»

 ۱- شما را از حضور در مسجد برای یاد خدا ممنوع نخواهیم کرد.

 ۲- حقوقتان را مادامی که با ما هستید قطع نخواهیم ساخت.

 ۳- تا وقتی که دست به سلاح نشدید با شما نخواهیم جنگید. ثم اخذ فی خطبته… سپس حضرت خطبه خود را ادامه داد.

در سخنی دیگر آمده است که حضرت فرمود: «ان سکتوا ترکناهم و ان تکلموا حاججناهم و ان افسدواقاتلنا؛ هم اگر سکوت کنند، آنان را به حال خودشان وا خواهیم گذاشت و اگر حاضر به گفت و گو باشند با آن ها گفت و گو و محاجه خواهیم کردو اگر افساد کنند با آنان خواهیم جنگید.» و در سیره حضرت از این گونه رفتار فراوان است.

۳- گرفتن بهانه از دست دشمن

دشمنان علی علیه السلام برای منفور جلوه دادن چهره و حکومت علی علیه السلام پیراهن عثمان را علم کردند و ایشان را قاتل عثمان خطاب کردند.

آن حضرت در خطبه های مختلف به تحلیل این ماجرا می پردازد و از این طریق بهانه را از دست دشمن می گیرد زیرا می دانست که اگر این بهانه در جامعه دامنگیر شود، موفقیت بزرگی برای دشمن محسوب می شود.

۴- استفاده از زور

امیرالمؤمنین علی علیه السلام آخرین راه حل را به کارگیری زور در مقابله با دشمن می داند آن حضرت معتقد است گاهی دشمن از طریق مسالمت آمیز اصلاح نمی شود و ادامه وجود آن باعث فساد و ظلم در جامعه می شود و باید نابود شود:«…پس اگر از آن سر باز زنند لبه تیز شمشیر را در اختیار آن ها قرار می دهم و این کار برای درمان باطل و یاری حق کفایت می کند».

 

گنجينه معارف

 رفتار شناسی امیرالمومنین علی علیه السلام در برخورد با فتنه ها
 
منابع : پایگاه مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری | تاریخ درج : ‎1392/3/4 | بازدید : 24
کلید واژه ها :
 

بسیاری از اوقات حق و باطل به هم آمیخته می شوند و افرادی از سر تبعیت از هوای نفس بدعت هایی می آفرینند که در عین باطل بودن از آن جا که شباهت با حق دارد، گروهی را می فریبد و آنان را در دام فتنه می اندازد. اگر حق و باطل کاملاً روشن و واضح بودند، افراد می توانستند به راحتی حق را تشخیص داده و به آن عمل کنند و نیز از باطل دوری گزینند. در چنین شرایطی افراد بی بصیرت به خاطر فهم اشتباه به عنوان ابزاری در دست دشمنان قرار می گیرند و ناخواسته و با نیت حق مداری به عنوان عاملان عده ای که تعمداً حق و باطل را درهم آمیخته اند، عمل می کنند.



معیارهای انتخاب کارگزاران در سیره سیاسی امام علی (علیه السلام)
پدید آورنده : محمد احسانی ، صفحه 56

 

مقدمه

در هر جامعه ای برای انتخاب بسیاری از مسؤلان بلند پایه، مانند رئیس جمهور و اعضای پارلمان شروطی را در نظر می گیرند که در صورت داشتن آن شروط برای این مقامها مناسب تشخیص داده می شوند. طبیعی است که رهنمودهای بزرگان دین و سیاست مداران با تجربه در این زمینه بسیار رهگشا خواهد بود.

بر این اساس، بهره گیری از دستور العملهای رهبران دین، برای انتخاب افراد کاردان و شایسته ضروری می نماید. یکی از شخصیتهای مؤثر و روشنگر در تبیین معیارهای انتخاب کارگزاران حکومتی، امام علی (علیه السلام) است که باید در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی از سیره ایشان بهره جست. این نوشتار سعی دارد تا معیارهای انتخاب کارگزاران حکومتی را از لابه لای خطبه ها، نامه ها و سخنان کوتاه آن حضرت استخراج و در اختیار علاقه مندان به سیره سیاسی ایشان قرار دهد.

مفهوم شناسی سیره

اهل لغت معانی متعددی برای سیره نقل کرده اند؛ از قبیل روش، طریقه، سنّت، سبک و نحوه انجام دادن کار، حرکت در روز و حرکت در شب و نیز به معنای حرکت کردن و راه رفتن گرفته و آن را بر وزن فعله مثل فطره دلالت بر نوع عمل می دانند.

معیارهای انتخاب کارگزاران

 



ادامه مطلب...